فردای قشنگ...
سلام پسر نازم . مثل اینکه واقعا به خودم رفتی ، خیلی عجولی و می خوایی زودتر بیایی پیش منو بابایی . آخه قرار بود ۲ فروردین بیایی پیشمون . با شیطونیای شما خانوم دکتر گفت ۱۴ اسفند باید زایمان کنم ولی بازم اونقدر نی نی ما عجوله که امروز دکتر گفت فردا حتما باید برم بیمارستان برای عمل . خیلی شب به یادموندنی شده . من و بابا نیما هم خوشحالیم و هم از هیجان نمیتونیم بخوابیم . همه برنامه ریزی من به هم خورد البته مشکلی نیست فقط مجبورم تا صبح بیدار بمونم کارهامو ردیف کنم. ساعت ۳۰/۶ صبح باید بیمارستان باشم. بعدا میام کامل خاطره بهترین روز زندگیمو برات می نویسم... ادامه دارد... ...
نویسنده :
ღ نانی ღ
15:25